شعرزمان {سپیگان}داستان.مطالب متنوع
اشعار، رمان و مطالب متنوع ادبی
ای دل پر جنون چرا مست برون تاخته ای
باز قمار برده را ساده مگر باخته ای
من که ز دست تو دگر پای طلب شدکسته ام
وام جنون خویش را جمله نپرداخته ای
از من ساده عاقبت ساده گذشتی و کنون
زیر نقاب کبر خود کاخ ستم ساخته ای
تیر کمان فتنه ات سینه نشان نمی کنم
با همه گرد دستیت تیر کج انداخته ای
بس که هزار نقش بر خاتم عشق خود زدی
عشق هزار نقش را دیده و نشناخته ای
چون نی بی زبان اگر شعله ی نغمه سرکشم
جمله زبان شوی در این زبانه بگداخته ای
دزد چراغ عشق را باد سحر نمیوزد
کشته ی مهر ماه را تیغ جفا آخته ای
نای حسود شب ز تو پر گره است (ثالثا)
تا که سکوت عشق را بر همه بنواخته ای
(ثالث)
نظرات شما عزیزان:
با سلام خسته نباشید
واقعا متن های جالبی دارید اما مخ میخواد بعضی مواقع برای درک چنین مطالبی.
ببخشید میشه بپرسم
طراح وبلاگتون کی هست!؟برایم جای تعجبه
واقعا متن های جالبی دارید اما مخ میخواد بعضی مواقع برای درک چنین مطالبی.
ببخشید میشه بپرسم
طراح وبلاگتون کی هست!؟برایم جای تعجبه
درباره وب
نويسندگان
لينک دوستان
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
سپیگان و آدرس sales.LXB.ir تبادل لینک نمایید
لينک هاي مفيد
برچسبها وب
نیچه (2)
حکومت جهانی (1)
شاملو (1)
تاوان//اشتباه (1)
ائ نمایند (1)
سیمون دوبو وار (1)
سارتر (1)
نوشتن (1)
ابو علی سینا (1)
پرنده (1)
آخرین کلید (1)
حفره های اجتماعی (1)
آخرین مطالب
پيوندهاي روزانه
آرشیو مطالب
لينک هاي مفيد
امکانات وب